English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (5752 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mark up U افزایش قیمت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
currency depreciation race U تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
mark up price inflation U تورم ناشی از افزایش قیمت نسبت به هزینه
pareto optimality U حد مطلوب پاراتو وضعیتی که در ان نتوان رفاه یک فرد را افزایش داد مگر به قیمت کاهش دادن رفاه دیگری
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
rig the market U با احتکار کالا افزایش وکاهش مصنوعی در قیمت هاایجاد کردن
slutsky theorem U براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
Prices are rising ( falling ) . U قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
Other Matches
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
increases U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
bulking U افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
accretion U افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
wagners law U براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
sales promotion U افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
multiplication U افزایش
accru U افزایش
scale up U افزایش
enhancement U افزایش
accretion U افزایش
intensification U افزایش
summation U افزایش
rises U افزایش
addition U افزایش
increscent U افزایش
augmentation U افزایش
aggrantizement U افزایش
amplification U افزایش
auxesis U افزایش
affixture U افزایش
increase U افزایش
additions U افزایش
adjunction U افزایش
additament U افزایش
rise U افزایش
accession U افزایش
reduce/enlarge U افزایش
raise U افزایش
gain U افزایش
addenda U افزایش
gained U افزایش
gains U افزایش
raises U افزایش
addendum U افزایش
expansion U افزایش
increment U افزایش
increases U افزایش
accessing U افزایش
accesses U افزایش
accessed U افزایش
access U افزایش
increased U افزایش
increments U افزایش
augment U افزایش دادن
ascends U افزایش دادن
export promotion U افزایش صادرات
ascended U افزایش دادن
multiplication U افزایش تکثیر
aggrandizement U افزایش بزرگی
fire raising U افزایش اتش
fire-raising U افزایش اتش
augmenting U افزایش دادن
hypertension U افزایش فشارخون
spurt U افزایش ناگهانی
spurted U افزایش ناگهانی
spurting U افزایش ناگهانی
camber U افزایش زیاد
spurts U افزایش ناگهانی
cambers U افزایش زیاد
addibility U قابلیت افزایش
add time U زمان افزایش
augmented U افزایش دادن
annual increase U افزایش سالانه
augments U افزایش دادن
augmentable U قابل افزایش
ascend U افزایش دادن
appreciation U افزایش بها
appreciations U افزایش بها
accruing U افزایش یافتن
accrues U افزایش یافتن
accrue U افزایش یافتن
elongation U افزایش طول
accelerative U مایه افزایش
growths U افزایش ترقی
thusŠ+= U نشان افزایش
tax increase U افزایش مالیات
superaddition U باز افزایش
superadd U باز افزایش
subjunction U افزایش در پایان
scale up U افزایش مقیاس
salary increase U افزایش حقوق
temperature rise U افزایش دما
rise in temperature U افزایش دما
progation U افزایش انتقال
overcompound U افزایش ترکیب
monetary expansion U افزایش پول
voltage increase U افزایش ولتاژ
voltage rise U افزایش ولتاژ
acceleration تعجیل افزایش
put on weight <idiom> U افزایش وزن
pick up speed <idiom> U افزایش سرعت
ingravescence U افزایش تشدید
thickening U افزایش ضخامت
increase in load U افزایش بار
increase in potential U افزایش پتانسیل
increase of potential U افزایش پتانسیل
increase in value U افزایش ارزش
increase in price U افزایش بهاء
increase in sensitivity U افزایش حساسیت
frequency multiplication U افزایش فرکانس
increase of contrast U افزایش کنتراست
increase of current U افزایش جریان
increase of efficiency U افزایش راندمان
increase of pressure U افزایش فشار
growth U افزایش ترقی
increase of power U افزایش قدرت
increase of output U افزایش توان
free radical addition U افزایش رادیکالی
increasable U افزایش پذیر
boosting U افزایش دادن چیزی
boosts U افزایش دادن چیزی
boosted U افزایش دادن چیزی
boost U افزایش دادن چیزی
raise to a higher power U افزایش دادن نما
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
fibrosis U افزایش بافت لیفی
ether catalyzed addition U افزایش با کاتالیزگری اتر
escalator clause U شرط افزایش بها
aging U افزایش طول عمر
hyperglycemia U افزایش قند در خون
electrophilic addition U افزایش الکترون دوستی
appreciation U افزایش ارزش دارائی
elongation U افزایش درازا کشامد
to be on the increase U روبه افزایش گذاشتن
capital apprecation U افزایش ارزش سرمایه
accretions U افزایش یا نمو کوره
increase endorsement U تصدیق یا تائید افزایش
scale up U افزایش به نسبت ثابت
rate of wage increase U نرخ افزایش دستمزد
rate of productivity increase U نرخ افزایش بازدهی
alkalosis U افزایش قلیای بدن
capital deepening U افزایش عمقی سرمایه
to increase [to, by] U افزایش یافتن [به مقدار]
increase in conductivity U افزایش قابلیت هدایت
bring something on <idiom> U دلیل افزایش سریع
vrc U بررسی افزایش عمودی
capital widening U افزایش سطحی سرمایه
antimarkovinkoff addition U افزایش غیر مارکونیکوفی
jump U جهش افزایش ناگهانی
strains U افزایش طول نسبی
birth rate U نرخ افزایش ولادت
birth rate U ضریب افزایش جمعیت
birth rates U نرخ افزایش ولادت
birth rates U ضریب افزایش جمعیت
appreciations U افزایش ارزش دارائی
scale U کمتریا افزایش نسبت
capital gains U افزایش ارزش سرمایه زش
strain U افزایش طول نسبی
jumps U جهش افزایش ناگهانی
increment U افزایش در حقوق توسعه
jumped U جهش افزایش ناگهانی
increments U افزایش در حقوق توسعه
strain at failure U افزایش طول نسبی درگسیختگی
primary hypertension U افزایش اولیه فشار خون
acroesthesia U افزایش حساسیت اعضای انتهایی
To keep prices down. U جلوی افزایش قیمتها را گرفتن
social increment U افزایش ناشی از کار جمعی
appreciation U افزایش ارزش دارایی و موجودی
to fire up something U با تحریک چیزی را افزایش دادن
appreciations U افزایش ارزش دارایی و موجودی
increase of strain U افزایش تغییر طول نسبی
to rise in somebody's esteem U افزایش اعتبار در برابر کسی
internal temperature rise U افزایش درجه حرارت داخلی
becking mill U غلطک برای افزایش طول
amplifies U افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
intensified U افزایش دادن تشدید کردن
amplified U افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
multiplier U وسیله افزایش ماشین حساب
intensifying U افزایش دادن تشدید کردن
intensify U افزایش دادن تشدید کردن
intensifies U افزایش دادن تشدید کردن
multiplicative U کمک کننده به افزایش یا ضرب
amplify U افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
hypercapnia U افزایش کربن اکسید در خون
amplifying U افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
frost heave U افزایش حجم خاک حاصل ازیخبندان
stress strain curve U منحنی تنش به افزایش طول نسبی
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1To be capable of quoting
1Soar
1preppy
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی با افزایش حجم ناشی از پرتو تابیده‌شده به سلول‌های سرطانی جاذب نانوذرات طلا
1offshoring
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1لطفا قیمت محصولات رو برای من بفرستید ممنونه
0ایا for what price ? ترجمه ی جمله ی
0تعدیل قیمت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com